تازه وارد ها

یادداشت های یک جفت جوجه جامعه شناس جوان که به دو صورت کاملا متفاوت فکر می کنند

تازه وارد ها

یادداشت های یک جفت جوجه جامعه شناس جوان که به دو صورت کاملا متفاوت فکر می کنند

آرزوی بزرگ من

کاش می شد روزی چشم هایم را باز کنم 

                                    و ببینم که دوباره متولد شده ام 

                                                        و این بار ایرانی نیستم... 

نفع علما از مشروطیت؟

امروز سالگرد مشروطیت است مثلا، یعنی 104 سال پیش در چنین روزی مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. ولی انگار نه انگار...خبری نیست که نیست. من هر چه سعی کردم چیزی بنویسم نشد و هر چه سعی کردم بی تفاوت بمانم باز نشد. نمیدانم این سالگرد ها چه اهمیتی دارند، اما میدانم که 4 سال پیش در چنین روزی و چنین ساعاتی من در یک همایشی بودم. و یادم است که با چه هیجانی در سخنرانی ها شرکت میکردم و دوست پیدا میکردم و ...  

حتی یادم است در یک همایشی که درکتابخانه ملی برگزار میشد رفتم. و تا آن روز در عمرم این همه آخوند یکجا ندیده بودم... 

گذشته از اینکه 4 سال پیش 100 سال از مشروطیت میگذشت اما امروز 104 سال و انگار که چقدر مهم است این عدد 100 قطعا جو عمومی در این خبری نیست که نیست بی تاثیر نیست. 

امروز از سر بیکاری شاید، تصمیم گرفتم یکی از سوالهای بی جوابم رو اینجا هم مطرح کنم. اصل و خلاصه ی سوال اینه که نفع علما از حمایت از مشروطه یا مخالفت با آن چه بود. و بیشتر برایم آن علمای دسته ی اول عجیب بودند... آخر مشروطه را چه به آنها. ترم قبل(یا شاید الان دیگر باید بگویم دو ترم قبل، مهر 88) من و ریحانه باید سر کلاس پرستش سمینار مشروطه میدادیم. این سوال من از یکی دو هفته قبل از ارائه ی سمینار شروع شد. موقع ارائه ی متن نوشته شده ی سمینار(انگار بهش میگن مقاله) هم ادامه داشت. و هنوز هم جواب درست و حسابی ای نگرفتم.

اول درباره ی شیخ فضل الله و دلایل مخالفتش با مشروطه اینجا را بخوانید. یک تحلیل کوچکی هم دارد. و اما سوال من: 

ادامه مطلب ...

خاطرات حاج سیاح یا دوره ی خوف و وحشت

 سفرنامه ی حاج سیاح از آنجا شروع می شود که او، بعد از 18سال دوری از وطن به قصد زیارت مادر به ایران باز می گرد..بعد از گذشتن از کراچی و بندرعباس و بوشهر به شیراز می رسد و چند روزی آنجا توقف می کند. خاطراتی که من در اینجا نقل میکم، حدود 30 سال قبل از مشروطه (1256 شمسی)  نوشته شده است.

    در این پست درباره ی سه موضوع امنیت در ایران، بهترین و پردرآمد ترین شغل در ایران و فلسفه ی وجود امامزاده خاطراتی از این کتاب نقل کرده ام و در آخر تجربه ی زیسته ی خودم از چند دقیقه حضور در امامزاده صالح را نوشته ام:  

این ربطی به امامزاده صالح نداره ها

   

ادامه مطلب ...