تازه وارد ها

یادداشت های یک جفت جوجه جامعه شناس جوان که به دو صورت کاملا متفاوت فکر می کنند

تازه وارد ها

یادداشت های یک جفت جوجه جامعه شناس جوان که به دو صورت کاملا متفاوت فکر می کنند

جلسه دفاع از جامعه شناسی...؟

چهارشنبه  هفته ی گذشته در دانشکده ، جلسه دفاع پایان نامه دکترا بود با موضوع " بررسی سینمای پر مخاطب ده ساله ی اخیر". استاد راهنمای پایان نامه  سارا شریعتی بود و استاد مشاور موجود در حلسه دکتر اباذری. جلسه سه تا داور داشت که از بینشون فیاض مال دانشکده خودمون بود. مطلب پایین رو برای یکی تقریبا به حالت درد دل نوشته بودم! البته در جواب سوال خودش که چه خبر بود؟ بعدا فکر کردم که چرا(با اصلاحاتی!)  نذارمش رو وبلاگ. شاید تبدیل  یه یک بحث خوب شد:


جلسه دفاع چهارشنبه  یه مقدار متفاوت بود. و به نظرم اگر جلسه در اتاق شورا برگزار نمیشد این تفاوت به وجود نمیومد! 


ادامه مطلب ...

جشن چایی

امروز دلم خیلی گرفت، نه به خاطر اینکه برنامه اونجوری نشد که خوشحالم کنه، واسه اینکه فهمیدم چقد دلم واسه بچه هامون تنگ شده. چقد دلم واسه آواز خوندنای افسون تنگ شده، چقد دلم واسه سرود ملی هامون تنگ شده، واسه حلقه ها، واسه کارگاها... حتی واسه معلما، واسه دیواراش، حیاطش، پیلوت... فهمیدم که چقدر دلم خانم حمزه ی مهربون رو می خواد...! 

مهم نیست چه اتفاقی افتاد، مهم اینه که بچه ها اومدن... نشستیم تو بوفه و واقعا حس می کردیم تو پیلوتیم، حسی که من هیچ وقت نسبت به این بوفه ی لعنتی نداشتم... 

و فهمیدم چقدر تنهام...